
اهمیت شبکههای اجتماعی برای کسب و کارها
همزمان با رشد و تغییرات مداوم روشهای بازاریابی، پلتفرمها و استراتژیهای جدیدی خود را به عنوان محصول انقلابی بعدی معرفی میکنند. تقریبا غیرممکن است که شما بتوانید پا به پای همه این محصولات و پلتفرمها قدم بردارید، اما هر چند وقت یک بار پلتفرمی معرفی میشود که واقعا میتواند همه وعدههایی که داده را عملی کند. وقتی این اتفاق بیافتد ضروری است که شما در این پلتفرم حضور داشته باشید تا برند شما برندی پویا، امروزی و آشنا به نیازهای بازار به نظر برسد.
شبکههای اجتماعی یکی از کانالهای ارتباطی شماست.
اما چرا شبکههای اجتماعی برای کسب و کارها بااهمیتاند؟ شبکههای اجتماعی از این جهت اهمیت دارند که میتوانند به کسب و کارهایی مثل کسب و کار شما، یک راه ارتباطی یک به یک با مخاطبان هدفتان بدهند تا بتوانید با تغذیه کردن آنها با مطالب مفید و کاربردی، مخاطب را به مشتری تبدیل کنید.
از طرفی شبکههای اجتماعی به شما اجازه میدهند تا به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنید، آنها را با مطالبتان تغذیه کنید و بدون توجه به موقعیت مکانی، به راحتی با آنها تعامل داشته باشید. زمانی که یک کسب و کار بتواند با استفاده از شبکههای اجتماعی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند، میتواند از طریق آن دیگران را از برند خود آگاه کند، مخاطبان هدف خود را شناسایی کند و نیازهای آنها را بشناسد، محصولات یا خدمات خود را بفروشد و به درآمدزایی برسد.
از طرفی شبکههای اجتماعی به شما اجازه میدهند تا به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنید، آنها را با مطالبتان تغذیه کنید و بدون توجه به موقعیت مکانی، به راحتی با آنها تعامل داشته باشید. زمانی که یک کسب و کار بتواند با استفاده از شبکههای اجتماعی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند، میتواند از طریق آن دیگران را از برند خود آگاه کند، مخاطبان هدف خود را شناسایی کند و نیازهای آنها را بشناسد، محصولات یا خدمات خود را بفروشد و به درآمدزایی برسد.
چهار دلیل اصلی اهمیت شبکههای اجتماعی
1- دسترسی به مخاطبان بیشتر
در خیلی از کمپینهای بازاریابی، بیشتر کسانی که پیام شما را دریافت میکنند در بهترین حالت یک مخاطب احتمالیاند. درصد کمی از آنها ممکن است که در لحظه به پیشنهاد شما روی خوش نشان دهند و نام شما را به خاطر بسپارند. در این حالت شما هیچوقت نمیتوانید مطمئن باشید که جامعه هدف شما پیامتان را دریافت خواهد کرد یا خیر. در حالی که این مشکل در شبکههای اجتماعی موضوعیت ندارد. چرا که افراد دنبالکننده برند شما در اینستاگرام، توییتر یا شبکههای اجتماعی دیگر، با دنبال کردن شما نشان دادهاند که میخواهند بیشتر از شما بشنوند. با بازاریابی کردن افرادی که در حال حاضر طرفدار برند شما هستند میتوانید مطمئن باشید که صدای شما به گوش مخاطبان بالقوهای میرسد که در حال حاضر، چند قدم از دیگران به برند شما نزدیکتر است.
در نتیجه این افراد نسبت به کسانی که هیچ آشنایی قبلیای با برند شما ندارند به مراتب واکنش بهتری به پستهای شما نشان میدهند. این مسئله همچنین باعث میشود تا احتمال خواندن پست یا کلیک کردن بر روی لینک وبسایت و انجام واکنش مورد نظر شما (خرید از وبسایت یا دانلود فایل مورد نظر و …) به مراتب بالاتر برود.
برای مثال اگر شما بیلبوردی تبلیغاتی را در یکی از خیابانهای اصلی شهر نصب کنید افراد خیلی زیادی بیلبورد شما را خواهند دید اما تعداد خیلی کمی از آنها شاید مخاطب اصلی محصولات شما باشد. این در حالی است که شما در حال پرداخت هزینه دیده شدن توسط همه افرادی هستید که دارند در این خیابان تردد میکنند. از طرفی اگر بخشی از افراد هر روز و به مدت طولانی بیلبورد شما را ببینند از آن خسته میشوند و حتی ممکن است حس بدی نسبت به برند شما پیدا کنند. اما در شبکههای اجتماعی میتوانید کنترل کنید که چه کسانی دارند محتوایی که با آنها به اشتراک میگذارید را میبینند و به مراتب هزینه کمتری نسبت به تبلیغات محیطی شهری (ATL) پرداخت کنید. در آینده به طور کامل درباره تبلیغات محیطی و کسب و کارهایی که باید از این روش استفاده کنند میپردازیم.
2- یک اجتماع بسازید.
در بیشتر کمپینهای تبلیغاتی سنتی (و حتی بعضی کمپینهای آنلاین)، هدف برند شما تنها دیده شدن است. تراکتهای شما ممکن است دست به دست شوند و یا حتی در بعضی موارد یک نفر ایمیل شما را برای دوستش هم ارسال کند اما تعداد این اتفاقات به اندازهای کم است که تاثیر چشمگیری روی بازدهی کمپین شما نخواهد گذاشت. در حالی که در بازاریابی شبکههای اجتماعی، به اشتراک گذاشتن یک پست باکیفیت برای کاربران بسیار راحتتر و رایجتر است و همین موضوع میتواند تعداد مخاطبان و حتی خریداران محصولات یا سرویسهای شما را به مراتب زیاد کند.
با افزایش آگاهی افراد از برند شما، میتوانید مطمئن باشید که این مخاطبان حتی اگر امروز به مشتری شما تبدیل نشوند، روزی که به خدمات شما نیاز پیدا کنند اولین نامی که به ذهنشان میرسد نام برند شما است.
دنبالکنندگان شما حتی اگر به طور مستقیم پست شما را برای دیگران ارسال نکنند، میتوانند با دوستانشان راجع به شما صحبت کنند و ترافیک بیشتری را به سمت اکانت یا وبسایتتان بفرستند. ارزش این اتفاق از این جهت بالاست که افراد معمولا به پیشنهاداتی که از طرف دوستان و اعضای خانواده دریافت میکنند اعتماد بیشتری دارند تا پیشنهاداتی که خود کمپانی به آنها میدهد.
برای ارتقا این گفتگوها حول محور برند و خدماتتان باید در شبکههای اجتماعی یک اجتماع درست کنید. تشویق کردن مشتریان به نوشتن نظراتشان (چه مثبت چه منفی) زیر پستهایتان، تعامل داشتن با پست شما (لایک کردن، کامنت گذاشتن، به اشتراک گذاشتن و …) و برقراری ارتباط با مشتریان دیگر میتواند به شما در ساخت این اجتماع کمک شایانی بکند. بدین شکل با راحت کردن فرایند گفتگو درباره برندتان میتوانید رابطه مثبتی با مشتریان فعلی و مشتریان بالقوه خود داشته باشید.
برای مثال ایجاد دیالوگ با کسانی که زیر پستهای شما کامنت میگذارند باعث میشود تا هم آنها احساس خوبی از قدردانی شما داشته باشند و هم افراد دیگر برای شما کامنت بگذارند و سوالات خود را بپرسند یا نظر و انتقاداتشان را با شما در میان بگذارند. این مسئله باعث بزرگتر شدن دایره افرادی که از شما خرید میکنند شود. حتی میتوانید نظرات مشتریان راضی خود را با دیگر دنبالکنندههایتان به اشتراک بگذارید تا اعتماد بقیه مخاطبانتان را هم جلب کنید.
3- به اعتبار برند خود بیافزایید.
تبلیغات به روش سنتی به کمپانیها این اجازه را میداد تا بدون آشکار شدن ایرادات محصولشان، آن را به بقیه معرفی کنند و فقط از مزایای آن تعریف کنند. اما شبکههای اجتماعی این مصونیت از انتقادات و پوشش عیب و ایرادات محصولات و خدماتتان را به شما نمیدهند، چون همانطور که مشتریان راضی شما میتوانند نظرات خودشان درباره محصولتان را با بقیه به اشتراک بگذارند، مشتریان ناراضی از خدمات و سرویسهای شما هم میتوانند انتقاداتشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. تجربیات منفی مانند کیفیت پایین محصول یا پشتیبانی ضعیف از محصولات و هر مشکل دیگری که شنیده شدن آن توسط دیگران میتواند به اعتبار یک کسب و کار لطمه بزند.
این موضوع شاید در وهله اول یک نقطه ضعف به نظر بیاید اما در واقع شبکههای اجتماعی به شما این امکان را میدهند تا به نظرات منفی دیگران پاسخ دهید و بر تبلیغات منفی علیه برندتان غلبه کنید. برای انجام این کار شما نیاز به ترکیبی از حضور فعالانه، زیرنظر گرفتن دائمی شبکههای اجتماعی و یک سیستم مدیریت بحران کاربردی دارید.
یک تقویم محتوایی خوب با پستهای مداوم میتواند بخش اول را برای شما تحت پوشش قرار دهد. برای بخش دوم نیاز به یک یا دو نفر دارید که شبکههای مجازی مختلف را زیر نظر بگیرند و به نظرات دیگران، سوالات و کامنتها جواب بدهند. بخش سوم بخش حساستری است. برای این بخش باید به جای پاک کردن کامنتهای منفی به طور حرفهای به آنها پاسخ بدهید و اگر هر نوع اشتباهی مرتکب شدید عذرخواهی کنید. این فرایند از کسب و کار شما یک برند قابل اعتماد و ارزشمند میسازد.
شبکههای اجتماعی در شرایط بحرانی و زمانی که به مشکل بزرگی برخوردید، مانند زمانی که کارمندتان یک پست راجع به شرایط بد کاریاش در شبکههای اجتماعی منتشر کرده یا یک کالای معیوب به دست مشتریتان رسیده یا حتی خبری منفی در رسانهها علیه شما منتشر شده، میتوانند بهترین ابزار شما برای بازسازی اعتماد از دست رفته مخاطبانتان باشد. در این حالت میتوانید با تمرکز بر رساندن پیامی مبنی بر اینکه به سختی به دنبال رفع مشکل و از بین بردن نگرانیهای مشتریانتان هستید، نشان دهید که برند شما در قبال اتفاقات بد خود را مسئول میداند.
فرض کنید شما یک فروشگاه اینترنتی دارید و لوازم دیجیتالی میفروشید. پس از مدتی متوجه میشوید که یکی از مشتریان شما در توییتر پستی را مبنی بر بیکیفیت بودن محصولی که از شما خریده منتشر کرده و تعداد زیادی از افراد این پیام را دیدهاند و همه کسانی که تجربه بدی از محصولات شما داشتهاند هم زیر این پست کامنت گذاشتهاند. کاری که شما باید در این حالت انجام دهید این است که جواب همه افراد ناراضی را با بهترین ادبیات ممکن بدهید و به آنها اطمینان دهید که به شکایات آنها رسیدگی میکنید. سپس یکی از افراد پشتیبانی را مامور رسیدگی به این شکایات میکنید. کارهایی که برای جبران این تجربه بد میتوانید انجام دهید شامل دادن کد تخفیف برای خرید بعدی، مرجوع کردن مبلغ کالا و یا فرستادن کالای مشابه و سالم برای کاربر ناراضی است. استراتژی شما برای چنین مواقعی باید از قبل آماده باشد تا بتوانید به سرعت تصمیم بگیرید و آن را اجرایی کنید. از طرفی مطمئن باشید افراد همانگونه که تجربیات بد خودشان را با دیگران به اشتراک میگذارند، تجربه پشتیبانی خوب شما را هم به اشتراک خواهند گذاشت. این مسئله به شما کمک میکند تا بتوانید نظر مشتریان بالقوه خود را به خوبی جلب کنید و به آنها اطمینان خاطر دهید که حتی اگر در جریان خرید آنها از محصولات شما مشکلی پیش بیاید شما به خوبی میتوانید مشکل را حل کنید.
4- از امکانات پیشرفته شبکههای اجتماعی برای هدفگذاری مخاطبان استفاده کنید.
یکی از قابلیتهای بینظیری که شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و توییتر ارائه میدهند، قابلیت تبلیغات با امکان هدفگذاری روی مخاطبانی است که بیشترین احتمال را برای استقبال از خدمات شما دارند. به میزان اطلاعاتی که این سرویسها از کاربرانشان دارند فکر کنید. شبکههای اجتماعی سن، موقعیت مکانی، جنسیت، دوستان و آشنایان و حتی علائق شخصی تمام کاربرانشان را در اختیار دارند و به راحتی میتوانند تبلیغ شما را به افرادی که با احتمال بالایی از آن خوششان میآید نشان دهند. از این جهت تبلیغات شبکههای اجتماعی میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند و بازدهی خوبی داشته باشند. اما باید این را هم در نظر بگیرید که همه این امکانات و بازدهی بالا قطعا قیمت پایینی نخواهند داشت. به خصوص اگر این را هم در نظر بگیریم که باید بهای آن را به دلار پرداخت کنید.
اگر امکان پرداخت هزینه دلاری این تبلیغات را ندارید از روشهای دیگری مانند اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کنید. در این روش میتوانید با پرداخت هزینهای ناچیز به یکی از افراد محبوب، برای مثال در اینستاگرام، پرداخت کنید تا آنها محصول یا خدمات شما را برای مخاطبان خودشان تبلیغ کنند و مزایا و حتی معایب آن را توضیح دهند. در این روش شما دارید هزینهی اعتمادی که بین اینفلوئنسر و مخاطبانش هست را پرداخت میکنید و از موقعیت آنها استفاده میکنید.
به طور کلی تبلیغات و بازاریابی در شبکههای اجتماعی یکی از موثرترین روشهای بازاریابی دیجیتال است که اگر به صورت هدفمند از آن استفاده کنید میتواند با هزینه پایینتری نسبت به دیگر روشهای بازاریابی، بازدهی خوبی داشته باشد. در آینده به طور کامل به انواع بازاریابی و تبلیغات در شبکههای اجتماعی و میزان بازدهی آنها خواهیم پرداخت.

یاشار ظروفی مدیر محتوا