
ویژگی های کسب و کارهای موفق
فهرست مطالب
چگونه شرکتهای کوچک به موفقیت میرسند و تبدیل به یک کسب و کار بزرگ میشوند؟ علی رغم اخبار بدی که اغلب درباره بسته شدن یا ورشکستگی مشاغل کوچک میشنویم، آمار موفقیت این شرکتها هم چندان بد نیست. سالانه هزاران کسب و کار کوچک راهاندازی میشوند و درصد خوبی از آنها، کارهایی که باید در سال اول انجام شود تا بتوانند از پس سختترین دوران خود برآیند را به خوبی آموختهاند.
شرکتهای موفق دارای برخی صفات مشترک هستند. در اینجا به 14 مورد از آنها که در بسیاری از مشاغل کوچک و شکوفا دیده شده است میپردازیم:
فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی مجموعه ای از ارزشها، باورها، تفاهمها و روشهای تفکر است که در بین اعضای سازمان، مشترک بوده و به اعضای جدید سازمان نیز به عنوان روشهای صحیح تفکر و انجام کارها ارائه میشود. فرهنگ سازمانی دربرگیرنده ارزشها و رفتارهایی است که به محیط اجتماعی و روانی منحصر به فرد سازمان کمک مینماید. در شرکتهای موفق، جذب و استخدام افرادی که در موفقترین حالت خود قرار دارند، فرهنگ محسوب میشود.
خدمات مشتریان
به زبان ساده، خدمات مشتریان به معنای مراقبت از مشتریان است. بسیاری از شرکتها از طریق آموزش، طراحی و بازطراحیهای مکرر توانستند فرآیندهای مربوط به خدمات مشتریان را در فرهنگ سازمانی خود ادغام کنند. در بیشتر موارد، در یک طرح تجاری یا Business Plan مناسب، نحوه ارائه خدمات با کیفیت به مشتریان تعیین شده است.
نگرش
شما به عنوان صاحب شرکت باید نگرش مثبتی به کسب و کار خود داشته باشید و صد درصد مسئولیت نتایج آن را بپذیرید. وقتی این مسئولیت را پذیرفتید، میتوانید برای انجام تغییرات لازم در راستای دستیابی به نتایج مطلوبتر اقدام کنید. در نهایت وقتی موفقیت به دست آمد، در دادن اعتبار به دیگر کارمندان سازمان، سخاوتمندتر باشید. موفق ترین صاحبان مشاغل میدانند که در راه رسیدن به موفقیت، همه چیز بستگی به کارمندان دارد. استخدام و حفظ کارمندان مناسب و موفق، حذف افراد بیاثر و تأمین منابع لازم برای کارمندان به جهت تسلط بر وظایفشان، تعدادی از این موارد است که صاحبان مشاغل موفق به آن واقف هستند.
استراتژی کسب و کار
برای دستیابی به موفقیت، نیازی به یک استراتژی یا طرح تجاری پیچیده نیست. یک سند ساده یک صفحهای هم میتواند ضامن موفقیت برای بیزینس شما باشد اما باید به خوبی روی آن فکر شود و به نحو احسن هم اجرا شود. یک طرح تجاری ضعیف که به خوبی اجرا شده باشد، بسیار بیشتر از یک طرح تجاری پیچیده و طولانی که روی قفسه شرکت گذاشته شده و فقط گرد و غبار را روی خود جمع میکند، موثر است. یک طرح تجاری خوب، فعالیتها و رفتارهای کل سازمان را تعریف و هدایت می کند و بدون آن، کسب و کار به یک کشتی بدون سکان تبدیل میشود که به راحتی نمیتوان آن را هدایت کرد. یک استراتژی صحیح باید شامل یک برنامه مالی و بازاریابی، استراتژی تولید محصول و همچنین یک برنامه برای حفظ کارکنان باشد.
انضباط
نظم و انضباط ضامن اجرای استراتژیها در راستای کسب موفقیت و سپس ادامه این مسیر است. تمرکز بر هسته بازار و اندازهگیری موفقیت، که در طرح تجاری شما کاملا تعریف شده است، تنها از راه نظم و انضباط به دست میآید.
ریسکپذیری
مدیران کسب و کارهای موفق از انجام ریسکهای محاسبه شده ترسی ندارند. بیشتر مدیرانی که ریسک می کنند، این کار را در راستای نیاز به تغییر، با توجه به شرایط اقتصادی تشخیص میدهند و درک میکنند که عدم پذیرش تغییر برای یک کسب و کار، فاجعه بار است. رهبران موفق درک میکنند که مدیریت در دنیای تجارت، به معنای هدایت و واکنش نشان دادن به تغییرات است. کسب و کارهای این مدیران، به چالشهای ارائه شده توسط بازار، به خوبی پاسخ میدهند و در زمان کمی خود را با شرایط سخت وفق میدهند.
برنامه اقتصادی
یک مسئله مهم در مسیر کسب موفقیت، تدوین یک برنامه اقتصادی دقیق، عملی و کاربردی است. برنامه اقتصادی علاوه بر اینکه به مدیران یادآوری میکند که کجا و چگونه باید سرمایهشان را هزینه کنند، روشهایی برای اندازه گیری پیشرفت یا کمبودها نیز ارائه میدهد. یک برنامه اقتصادی خوب، سنگ بنای یک طرح تجاری عالی است.
سادهسازی فرآیندهای کسب و کار
یکی دیگر از ویژگیهای پرتکرار بین کسب و کارهای موفق، ساده سازی فرآیندهای کسب و کار است. ما این کار را “ایجاد قابلیت پیشبینی” مینامیم. متاسفانه اهمیت این مورد در بین کسب و کارهای کوچک، کمتر از همه موارد دیگر درک شده است. فرایندهای کسب و کار، نحوه انجام همه کارها در یک تجارت است. هر شرکت فرآیندهایی دارد. برخی به وضوح تعریف شدهاند و برخی دیگر ضمنی هستند. در اینجا، هدف از سادهسازی، افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها، در عین دستیابی به همان نتایج یا نتایج بهتر است. مشاغل موفق نیاز به بهبود مستمر فرآیندهای تجاری خود را به خوبی درک می کنند. کارایی و بهرهوری بهتر و پاسخگویی سریعتر به تغییرات بازار، ضمن ارائه بهترین خدمات به مشتریان، مهمترین نتایج سادهسازی فرآیندهای تجاری است.
تکنولوژی
تکنولوژِی امری بسیار مهم در افزایش سرعت و دقت یک کسب و کار است، اما برای آن که کارایی لازم را داشته باشد نیازی نیست که خیلی پیچیده یا پرهزینه باشد. تکنولوژی موثر احتمالاً مهمترین عامل ایجاد تغییر در یک شرکت موفق است.
بازاریابی
تلاشهای موثر بازاریابی در یک محیط فروش منحصر به فرد، شکلهای مختلفی دارد. به عنوان مثال، شرکتهایی با مدل تجاری کسب و کار با مصرف کننده (B2C)، نیازهای بازاریابی کاملاً متفاوتی نسبت به شرکتهایی با مدل تجاری کسب و کار با کسب و کار (B2B) دارند. درک نیازهای مشتریان و این که چگونه محصولات و خدمات شما این نیاز را برطرف میکنند، میتواند به شما کمک کند تا بهترین روش بازاریابی برای محصولاتتان را پیدا کنید. دانستن این مسئله برای کسب موفقیت در تجارت امری بسیار مهم است.
فروش
رویکرد هر شرکت در مقوله فروش متفاوت است. برخی از آنها به ایجاد همکاری استراتژیک با دیگران تمایل دارند. برخی دیگر با تبلیغات مستقیم، تماسهای تلفنی، شبکههای اجتماعی و سایر روشهای ارتباط مستقیم با مشتری، به استقبال بازار میروند. رویکرد فروشی که یک شرکت استفاده میکند، معمولاً با برنامه بازاریابی آن تعریف می شود. مدیران موفق میدانند که فروش، فرایندی است قابل اندازه گیری و بهبود؛ مانند همه فرایندهای تجاری دیگر. آنها همیشه در مورد میزان اهمیت یک فرآیند فروش ثابت، قابل اندازهگیری و تکرار این فرآیندهای موثر صحبت می کنند و مربیان فروش حرفهای، با انعطاف پذیری بالا در سفارشیسازی فرآیند آموزش با محیط فروش سازمان را در این مقوله درگیر میکنند تا به ایجاد ثبات در روند فروش خود کمک کنند.
آموزش
از آن جا که ما در دنیایی با تغییرات مداوم زندگی میکنیم، اجرای فرآیند آموزشی مداوم بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. برای بسیاری از مدیران موفق، سرمایه گذاری در امر آموزش، یکی از عوامل اصلی موفقیت است. با این حال، برای کسب موفقیت از راه آموزش، باید یک ارتباط مستقیم بین طرح تجاری و چگونگی ضمانت از اجرای موفقیت آمیز این طرح از طریق آموزش بیشتر نیروها وجود داشته باشد.
تیم مشاوران
مدیران موفق میدانند که امکان ندارد در جریان همه امور مربوط به کار باشند و به دنبال مشاورانی میروند که بشود در این مسیر به آنها اعتماد کرد. آنها معمولاً ترجیح میدهند هزینه این مشاوره را بپردازند؛ زیرا آنها به دنبال شخصی هستند که آنها را به چالش بکشد، آنها را مسئول بداند، از آنها سوالات مهم و کلیدی بپرسد و آنها را به کسانی معرفی کند که در صورت لزوم میتوانند به کسب و کارشان کمک کنند.
تعادل در زندگی و کار
مدیران موفق میدانند که هر شخص در هر روز، فقط 1440 دقیقه وقت دارد و اینکه چگونه زمان را مدیریت کند به طور مستقیم بر نقش او در توسعه کسب و کارش تاثیر میگذارد. کارآفرینان باهوش، زندگی اجتماعی خود را با موفقیت در زندگی تجاری خود ادغام می کنند. مشتریها تبدیل به دوست میشوند و همکاران مانند خانواده میشوند. این کارآفرینان زندگی خود را حول تجارت خود بنا می کنند و تشخیص تفاوت بین زندگی اجتماعی و زندگی تجاری آنها تقریباً غیرممکن است.
سخن پایانی
کسب موفقیت برای یک کسب و کار نوپا و کوچک مسیر سخت و ناهمواری برای مدیران و کارمندان دارد. چالشهایی که اگر از قبل برای آنها آماده نشده باشید، میتوانند در یک لحظه شما را وارد مسیری پر فراز و نشیب و وقتگیر کند. دقت کردن به جزئیاتی که در این مقاله ذکر کردیم میتواند کمک شایانی به هموارتر شدن این مسیر کند.

یاشار ظروفی مدیر محتوا